سفارش تبلیغ
صبا ویژن
GOLHAYE KAGHAZI

...عاشقش نبودم...عاشقش شدم...
عاشق حرفاش... عاشق نگاه پر فریبش...عاشق دروغای قشنگش...حس میکردم اگه نباشه منم نیستم...وقتی غصه میخورد ناخواسته اشکام میریخت...حاضر بودم از خوشیهام بگذرمو تنهاش نذارم...ی مدت گذشت...دیدم اذیت کردناش شروع شد...هر روز به ی بهونه ساز رفتن میزد...منم دوسش داشتم...دنیا توی چشمام تار میشد...ولی زانو نمیزدم جلوش...فقط سکوت میکردم...بارها دلمو شکست ولی من فقط سکوت کردم...دلم نمیومد نبخشمش اخه قول داده بودم دلم جای ی نفره...ولی...کار به جایی رسید ک دیگه سکوت فایده نداشت...باید میرفتم...باید با پای خودم میرفتم...تا بدونه اگه با اونم اگه دوسش دارم نه چون تنهام نه...چون خیانت بلد نیستم...رفتم...واسه همیشه سکوت کردم...دم رفتن بهش گفتم...ی روز میاد ک التماسم میکنی ک برگرد...با چشمای گریون به پام میفتی ولی اون روز دیگه هیچجایی تو خاطرم نداری...به حرفم رسید...برگشت...التماس کرد اشک ریخت به پام افتاد...ولی من حتی اسمشم یادم نیست


نوشته شده در یادداشت ثابت - دوشنبه 92/10/24ساعت 12:1 عصر توسط zahra نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ



تبلیغ رایگان - سرگرمی - قالب میهن بلاگ - پزشک پوست - از قدیم تا کنون | بیابان زدایی - آژانس هواپیمایی - آگهی رایگان - بک لینک

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگظظ

دریافت کد پرواز حباب ها